فعل مرکب «قابلداشتن»، بهمعنی «قابلبودن» و «قابلیت داشتن»، از چند دهه پیش بهکار میرود و بههیچوجه نمیتوان و نباید آن را نادرست دانست.
🔹 این کاربرد را اهل زبان بهطور طبیعی و براساس نیاز ساختهاند و بهکار میبرند. این فعل در زبان رسمی تقریباً هرگز بهکار نمیرود، اما در ادبیات داستانی تاحدودی بهچشم میخورَد.
🔹 «قابلداشتن» ازنظر دستوری قابلتوجیه نیست اما ازلحاظ واژگانی و کاربردی بهاندازهٔ کافی تشخص یافته و وارد دایرهٔ واژگان زبان فارسی و، بهتبعِ آن، بیشترِ زبانها و گویشهای ایرانی، شدهاست. برخی ادبا «قابلداشتن» را بهناروا نادرست میپندارند.
🔹 در امتداد «قابلداشتن» و بهتبعِ آن، «قابلدار بودن» هم ساخته شده و بهکار میرود.
نویسنده: سید حمید حسنی