گفتاری دربارهٔ وطن و زبان فارسی، از شادروان استاد پرویز ناتل خانلری

 

«نزدِ من وطن آن نیست که شما می‌پندارید. این چهار خط فرضی که دورِ ایران کشیده‌اند وطنِ مرا محدود نمی‌کند. هرجا که فرهنگ ایرانی هست وطن من است؛ زیرا در آنجاست که آشنایی‌هایی هست. نمی‌گویم که فرهنگ همان زبان است، اما زبان هم یکی از اجزاء فرهنگ است، و جزء بزرگی‌ست.

پس آنان‌که به زبان فارسی تاخته‌اند به وطن من می‌تازند. چرا در دفاع درشت نباشم؟ خاصه که می‌بینم دستِ غرضِ دشمنان در این کار است.

یکی از جهان‌گردانِ اروپایی ششصدوپنجاه سال پیش‌ازاین نوشته‌بود که ایران چیزی ندارد جز زبانی که در سراسرِ آسیای میانه و غربی رایج است و به‌همین‌سبب اقوام آسیایی چشمِ مهر و دل‌بستگی به این سرزمین دارند. آری، این نیروی بزرگِ ملی بود و دشمن آن را به‌زیانِ خود دید و با آن درآویخت.

کشورهای فارسی‌زبان یا فارسی‌دان، یک‌یک، به اشاره‌ای یا تحریکی، پیوند از فارسی بریدند. در بعضی از کشورها، به‌بهانهٔ استقلال، لهجه‌های محلی رسمی شد و به‌جای زبان ادبی و سرافرازِ فارسی نشست؛ یعنی هم خود زیان کردند و هم به ما آسیب رساندند. در سرِ کشورهایی دیگر، که زبانشان با لغات فارسی و عربی آمیخته بود نیز داعیهٔ تهذیبِ زبان افکندند. اما نمی‌دانم چرا درعمل، بیشتر در طردِ فارسی به‌کار رفت.»

(زبان‌شناسی و زبان فارسی، تهران: توس، ۱۳۶۱، گفتارِ «دفاع از زبان فارسی»، ص ۱۷۵-۱۷۶)

نویسنده: سید حمید حسنی

× چگونه می‌توانیم به شما کمک کنیم؟