ماضیِ نقلیِ گفتاری
بنویسیماین فیلمو چن بار دیدهم.هنوز ناهار نخوردهم.موندهم چیکار کنم.بچهها هنوز نیومدهن. ننویسیماین فیلمو چن بار دیدم.هنوز ناهار نخوردم.موندم چیکار کنم.بچهها هنوز نیومدن. نویسنده: بهروز صفرزاده
بنویسیماین فیلمو چن بار دیدهم.هنوز ناهار نخوردهم.موندهم چیکار کنم.بچهها هنوز نیومدهن. ننویسیماین فیلمو چن بار دیدم.هنوز ناهار نخوردم.موندم چیکار کنم.بچهها هنوز نیومدن. نویسنده: بهروز صفرزاده
واژۀ اندازه، به معنیِ مقدار، از دو جزء تشکیل شدهاست:انداز: بنِ مضارعِ انداختن-ه: پسوند ساختش شبیهِ انگیزه و سازه است. اما اندازه از لحاظِ معنایی چه ربطی به انداختن دارد؟ بعید است بتوانید میانِ اندازه و معانیِ گوناگونِ انداختن در فارسیِ امروز رابطهای برقرار کنید.نکته اینجاست که یکی از معانیِ قدیمیِ انداختن سنجیدن و …
زمانی که دانش زبانشناسی ــ بهمعنای نوینِ آن ــ بنیاد نهاده شد، دستور زبان و، بهتبعِ آن، فن ویرایش کمکم دستخوش دگرگونی شد، رفتهرفته از حالتِ سنتی و تجویزی فاصله گرفت، و شکلِ توصیفی به خود گرفت.در دستور سنتی قواعد را مینوشتند، مثالها را غالباً خود میساختند، و همه را به اهل زبان میخوراندند …
م + ب + د + أم + ن + ش + أ حرف پایانیِ دو واژهٔ «مبدأ» و «منشأ»، الف با همزه بر روی آن است نه الف و همزهٔ تنها. 🔹 گاهی میبینیم که این دو را بهشکل «مبداء» و «منشاء» مینویسند. این شیوه درست نیست؛ چون الف و همزهٔ تنها ویژهٔ …
نظامی گنجوی یا گنجهای هر کدام از مثنویهای خمسه یا پنج گنجِ خود را بر وزنی جدا و مستقل سرودهاست. هرگاه این پنج وزن را بشناسید، اگر کسی بیتی از خمسه برایتان بخوانَد، بیدرنگ میتوانید نام آن مثنوی را به او بگویید.نام مثنویها و وزنهای آنها، بهترتیب، عبارتاند از:۱. مخزنالاسرار: مُفْتَعِلُن مفتعلن فاعِلُن (از …
در تشخیصِ کسرهٔ خفیف، چند معیارِ آواییـمعناییـدستوری چارهساز است.این دو معیار از همه مهمترند: یک) پسوندِ جمعِ «ــها» یا «ــان» و همچنین «ــی» نکره، در کاربردِ طبیعی، به جزءِ پایانی میپیوندد نه به جزءِ آغازین؛دو) تکیهٔ اصلی بر هجای آخرِ جزءِ پایانی قرار میگیرد. پارهای از مثالهای رایج:آجرسهسانتی، اتفاقنظر، اجاقگاز، اختلافسلیقه، ارهمویی، اظهارفضل، پدربزرگ، …
🔹 «دکترین» (doctrine) یعنی:۱) مجموعهای از اعتقادات و رهنمودها که بخش اصلیِ یک عقیده یا بینش را تشکیل میدهد؛۲) بیانیهٔ رسمیِ یک دولت دربارهٔ برنامههایی که در پیش دارد. 🔹 به کسی که صاحب یک دکترین است یا دکترین میدهد، و همچنین به پیرو یک دکترین میگویند «دکترینِر» (doctrinaire).🔹 «دکترینال» (doctrinal) هم یعنی منسوب و …
این واژهٔ پربسامد را به همین شکل مینویسیم: سؤال.🔸 «سئوال»* نادرست است؛🔹 «سوآل»* نادرست نیست، اما نامعمول است؛🔹 «سوال»* هم تلفظ را بهدرستی نشان نمیدهد و بعضاً تنها در متنهای کهن کاربرد داشتهاست. نویسنده: سید حمید حسنی
📌 آیا میدانستید عددی به نام «تیلیارد» وجود ندارد؟📌 فهرست اعداد اصلیِ رایج در فارسی، از چهار تا بیستوپنج رقمی:هزار (سه صفر)میلیون (شش صفر)بیلیون (به آمریکایی: میلیارد) (نُه صفر)تریلیون (دوازده صفر)کوآدریلیون (پانزده صفر)کوینتیلیون (هجده صفر)سکستیلیون (بیستویک صفر)سپتیلیون (بیستوچهار صفر) نویسنده: سید حمید حسنی
املای واژهٔ «غامض»، بهمعنی پیچیده و دشوار و همچنین سخنِ پیچیده و دشوار، با «غ» و «ض» است نه با «غ» و «ز». 🔸 گاهی، حتی بعضی خواص، بهاشتباه و تحت تأثیرِ «غمزه»، این واژه را بهصورت «غامز»* مینویسند. «غمزه» یعنی ناز و کرشمه با حرکاتِ چشم.🔸 نکتهٔ ۱: «غَمْضِ عین» اصطلاحی ادیبانه و تقریباً …